مارپیچ: اره ۹ (Spiral ) نهمین سری از فیلم اره است که بعد از مدتها دوباره دارن لین بوسمن کارگردانی این سری را به عهده گرفته است. این بار هم به مانند سریهای قبل فیلم هیجانی شروع میشود، زمانی که یک پلیس به دنبال مردی میرود که ظاهرا دزدی کرده است و وارد یک تونلی در زیر زمین میشود. پلیس بعد از وارد شدن به آن تونل نه تنها آقای دزد را گم میکند، بلکه وارد جریان ترسناکی میشود.
ساموئل جکسون در این فیلم نقش پدر کریس راک را دارد.
سری فیلمهای اره از سال ۲۰۰۴ به کارگردانی جیمز ون شروع شد، فیلمی که از اول، انتظار چنین فروشی را نداشتند و نا امیدانه کار را دنبال میکردند تا اینکه با فروش ۱۰۳ میلیون دلاری در گیشه مواجه شدنددر صورتی که این فیلم تنها ۱۸ روز به نمایش در آمد و این فروش به آنها برای ساخت ادامه سری فیلمهای اره انگیزهای داد.
اگر هالووین است باید اره باشد!
به مدت هفت سال متوالی، فیلمهای اره همان روز و یا فقط چند روز قبل از جشن هالووین منتشر میشد و فیلمهای اره بر گیشه تسلط داشتند. اما این سری فیلمهای اره چند ماه زودتر از موعود تولید و منتشر شد. این اولین داستان در نوع خود بود: داستانی ترسناک با چیزی بیش از خون و خون ریزی.
در زیر آن یک طرح واقعی، البته پیچیده داشت که باعث میشد مخاطبان سال به سال برگردند تا ببینند چگونه همه چیز با هم ارتباط دارد. بعد از اره ۷ . ۷ سال بعد اره جدید منتشر شد. با اینکه ۱۰ سال از مرگ جان کرامر (قاتل سری فیلمهای اره تا اره ۳) میگذرد، منتقدان و طرفداران در مورد انتشار یک فیلم جدید مردد بودند و ابراز نگرانی کردند که این فیلم سعی دارد جای فیلمهای اصلی را بگیرد، معلوم شد که این مورد صحیح نیست.
اما با اینکه فقط ۳۲ درصد از منتقدان این فیلم را دوست داشتند، ولی مخاطبان از این فیلم راضی بودند و آن را دوست داشتند، با اینکه ۷ سال از اره قبلی گذشته بود و مردم طعم ارههای قبلی را فراموش کرده بودند پس این فیلم موفق به دریافت ۸۹ درصد رضایت مخاطبین شد و کمک به فروش ۱۰۳ میلیون دلاری در گیشه (با اینکه فقط ۱۰ میلیون دلار هزینه فیلم شده بود) کردند و اما اره ۹ که سر صحبت ما هم هست، به دلیل همه گیری کرونا دوبار از انتشار تابستان ۲۰۲۰ و سپس نسخه هالووین ۲۰۲۰ به تاخیر افتاد. شاید بتوانیم کرونا را مقصر این بدانیم که چرا این فیلم در روز هالووین منتشر نشده است. بالاخره این فیلم در ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ منتشر شد. مارپیچ اولین سری از این مجموعه فیلم است که با بازیگران مشهوری با رهبری کریس راک و ساموئل جکسون آغاز میشود.
مارپیچ تمام نشدنی
این سری فیلم که نسبت به بقیه سریها بسیار خونین و کاملا وحشیانه نیست و کمی خفیفتر است، با دام وحشیانه، یاداوری نه چندان ملایم از آنچه باعث شده این سریال برای آغاز بسیار مشهور باشد، شروع میشود. این فیلم اصلا برای کسانی که از خون و خون ریزی بدشان میآید و یا حتی تپش قلب میگیرند، مناسب نیست. داستان فیلم از آن جایی با دیگر سریها فرق دارد که این بار قاتل اره به دنبال پلیسهای فاسد میرود.
یک کاراگاهی که به دلیل تحویل شریک فاسدش توسط همکاران پلیس خود طرد شده است و با زیاد شدن تعداد جسد ها، تنشها بالا رفته و انگشت اتهام به سمت کاراگاه خوب این فیلم است. درست زمانی که فکر میکنید متوجه شدهاید چه خبر است و قاتل کیست، این فیلم با یک پایان کلاسیک به شما ضربه میزند. نکته جالبی از این فیلم، این است که بیشتر به واقعیت نزدیک شده و تلفیقی با سیاست است که نشان دهنده فاسد بودن بعضی از پلیسها میباشد.
این فیلم به طور خاص به فساد اداری در پلیس میپردازد، اما به هیچ وجه به کل پلیسها توهین نمیکند. همچنین اطمینان حاصل میکند که خطوط داستانی آینده را تنظیم کنید که قاتل را در معرض فساد در سیاست، داد گستریها و غیره قرار دهد. ساموئل جکسون در اینجا صندلی عقب مینشیند، او بیشتر به جای اینکه ستاره اصلی باشد، به عنوان یک قسمت پشتیبانی است. مدت زیادی است که کریس راک را به طور کلی در هر چیزی ندیدهایم و این نقش بسیار جدی نیست و او کار خارق العادهای را انجام میدهد. او که به معنای واقعی ستاره این فیلم است، با بازی درخشان در این فیلم، میتوانیم منتظر فیلمهای دیگری از این بازیگر خوش چهره باشیم ولی به غیر از این دو بازیگر یعنی کریس راک و ساموئل جکسون، بقیه به چشم نمیآیند.
مارپیچی که تمام نمیشود و مدام در حالت تغییر است چه با بازیگرهای متفاوت و چه با داستانهای جدید، حتی در فیلم درباره معنی مارپیچ صحبت کردند که معتقد بودند مارپیچ نماد تغییر و تکامل و حتی معنای پایان ناپذیری دارد، نمادی که علاوه بر معنای آن، با دیده شدن در فیلم دلهرهای را در دل تماشاگر میاندازد که هر لحظه ممکن است با جسد دیگری رو به رو شویم
قاتل اره با کسی شوخی ندارد!
به مانند همهی سری قسمتهای اره، برگ برنده دست قاتل اره است و هر کاری دلش بخواهد با هرکسی میکند و کسی جلودار او نیست، اما این بار دست روی پلیسهای این شهر میاندازد که شجاعت بسیار زیادی را میطلبد. نقش اصلی این فیلم کریس راک، بازیگر پختهای که فیلمهای زیادی از جمله جادوگر ها، بزرگ شدهها و بسیاری دیگر از او دیده ایم، است.
کریس راک که نقش زیک بنکس را در فیلم دارد، نقش یک پلیس را بازی میکند و کسی است که پرونده این اتفاق هولناک در مترو را به او واگذار میکنند، و او که میداند گرفتار چه پروندهای شده است سعی دارد خودش به تنهایی این موضوع را حل کند، ولی رییس سازمان این اجازه را به او نداده و همکاری برای او میفرستد. این سری اره به نسبت تمام قسمتهای دیگر این فیلم نمره پایینتری گرفته است که دلایلی که در ادامه به آن خواهم پرداخت به روشنی تاییدیه این موضوع است.
یکی از بزرگترین مشکلات این سری این است که از یک جا به بعد خط داستانی رو به سرعت رفته و کمتر از جزییات صحبت میشود، چیزی که بیننده بسیار مشتاق است آن را بداند ولی از آن صرف نظر میشود. ریتم تند و البته زمان کم فیلم، این اجازه را به کارگردان نمیدهد که کامل و یا حداقل به مقدار مناسبی به اتفاقات و جزییات آن بپردازد و همین موجب سرگردانی بیننده شده و او را از متن فیلم تا حدودی خارج میکند.
سری فیلمهای اره مثل همیشه قابل پیش بینی!
از دیگر مشکلات این فیلم که به ریشه اصلی آن ختم میشود و نه تنها این سری بلکه همه سریهای این فیلم به آن دچار بودند، قابل پیش بینی بودن آن است. در هر سری بیننده منتظر یک سری قتلهای سریالی است که به بدترین نحوه آن شخص را به هر دلیلی مجازات میکند و آخر هم قصر در میرود و نویسنده هر بار بیننده را ناامید نمیکند و دقیقا این خواسته بیننده را به عمل میآورد که شاید در نگاه اول هیجانانگیز به نظر بیاید ولی از یک جا به بعد بیننده خسته میشود و امیدوار است این بار تغییری در آن صورت بگیرد.
ولی نباید از مزیتهای چشمگیر این فیلم هم صرف نظر کرد، مانند تنوع در به قتل رساندن و زجر دادن هرکسی که در دام آنها بیفتد که بیشتر ذهن مریض نویسنده را نشان میدهد ولی به نوع خود بسیار جالب است و نکته جالب توجه دیگری که وجود دارد این است که این فیلم در واقع نوعی اعتراض به پلیسهایی میکند که مانند قانون ماده ۸ در فیلم، حقوق شهروندان و بهتر است بگوییم انسانها را نادیده میگیرند و سر و ته آن را هم میآورند و قضیه را بدون اتفاق خاصی جمع میکنند که این هم از نکات مثبت دیگر این فیلم محسوب میشود.
نتیجه گیری
این سری فیلم اره شاید به اندازه سریهای قبل بیننده را راضی نکرد و مشکلاتی را داشت ولی همچنان میتواند بیننده را سرگرم کند و با اضافه کردن مقداری شوخ طبعی توسط کریس راک و دیگر بازیگران آن را از این لحاظ جذابتر کند و علاوه بر جنبه ترس و دلهره در فیلم میتوانیم شاهد کمی چاشنی طنز در فیلم باشیم. علاوه بر آن این سری میتواند پرچم دار سریهای دیگر باشد با تغییر اساسی که نسبت به سریهای پیش شاهد آن بودیم. این فیلم هنوز جای پیشرفت زیادی دارد!
امیدوارم از این مطلب لذت برده باشید!