رونمایی از وب سایت جدید مجله اتاق فرار..!

داستان ها و افسانه های قدیمی

داستان های و افسانه های قدیمی

افسانه‌ها، داستان‌هایی هستند که عنصری از حقیقت دارند. یک افسانه معمولا ریشه در برخی رویدادهای مهم تاریخی دارد و حول زندگی جنگجویان بزرگ می‌چرخد. این مطلب شامل تعدادی از معروف‌ترین داستان ها و افسانه های قدیمی است که در تاریخ ماندگار شده‌اند.

درباره داستان ها و افسانه های قدیمی

افسانه‌ها گاهی همان داستان‌هایی هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند. در غیر اینصورت رویدادهایی از گذشته هستند که از تناسب خارج شده‌اند. همه افسانه‌ها یک چیز مشترک دارند؛ آن‌ها بخشی از فرهنگ مردم شده‌اند و معمولا آموزنده هستند. جای تعجب نیست که مردم هنوز مجذوب افسانه‌های آرتور، داستان‌های رابین هود یا دراکولا و افسانه‌های مرموز اساطیر یونان هستند.

افسانه آتلانتیس

داستان آتلانتیس در اصل توسط افلاطون در سال ۳۶۰ قبل از میلاد روایت شد. به گفته او، آتلانتیس جزیره بزرگی بود که مردم آن از لحاظ فنی بسیار جلوتر از زمان خود و بسیار ثروتمند بودند. آتلانتیس ۹۰۰۰ سال قبل از زمان افلاطون وجود داشته است. این جزیره پس‌از آنکه در مقابل آتن شکست خورد، ناپدید شد.

تحقیقات دقیق نشان داده‌اند که چنین جزیره‌ای هرگز وجود نداشته است. بااین‌حال، یک نظریه عجیب دیگر این است که آتلانتیس توسط مثلث برمودا بلعیده شد.

افسانه آتلانتیس

 

مسافر و روح

این افسانه که احتمالا یکی از قدیمی‌ترین افسانه‌های شهری است که هنوز روایت می‌شود، از راننده‌ای می‌گوید که زنی را در یک جاده خلوت سوار می‌کند. او به سمت خانه آن زن می‌رود فقط برای ‌اینکه متوجه می‌شود او از روی صندلی عقبش ناپدید شده است. پس از ضربه زدن به در، به او می‌گویند که این دختر سال‌ها پیش در یک تصادف رانندگی در همان نقطه‌ای که او را سوار کرده بود، جان باخته است.

افسانه لیدی گودایوا

لیدی گودایوا یک زن آنگلوساکسون (انگلیسی) و همسر فرمانروای شهر کاونتری انگلستان بود. او عاشقانه شوهرش را دوست داشت، اما همیشه با نحوه برخورد او با مردمش مخالف بود.

ماجرایی که این افسانه را به یکی از ماندگارترین داستان ها و افسانه های قدیمی تبدیل کرد با وضع یک قانون زورگویانه شروع شد. زمانی که فرمانروا مالیات سنگینی بر مردم محلی صادر نمود، بانو گودایوا از او خواهش کرد که از این مالیات ظالمانه که «هرگلد» نامیده می‌شد، دست بردارد. طبق این افسانه، شوهر گودایوا پاسخ داد که تنها در صورتی مالیات را متوقف می‌کند که او برهنه از میان خیابان‌های کاونتری سوار بر اسب عبور کند.

 

گودایوا

 

بانو گودایوا درحالی‌که تنها با موهایش پوشیده شده بود، به عشق مردمش این کار را انجام داد. بااین‌حال، او به قدری محبوب و محترم بود که تمام مردم، مادامی‌که او از شهر عبور می‌کرد سر جای خود می‌ماندند؛ به جز یک خیاط به نام تام که از سوراخی در کرکره‌اش نگاه ‌می‌کرد. به‌این‌ترتیب اصطلاح «تام چشم‌چران» به وجود آمد. افسانه می‌گوید که او به دلیل عدم اطاعت از درخواست لیدی گودایوا کور شد. البته شوهر گودایوا قانون ظالمانه را لغو کرد.

افسانه شاه آرتور از محبوب ترین داستان ها و افسانه های قدیمی

محبوب‌ترین افسانه‌ای که ما با خواندن داستان و تماشای سریال آن بزرگ شدیم، افسانه شاه آرتور و شوالیه‌های جوانمرد او و ماجراهای آن‌هاست. آرتور، طبق باور رایج، با مهاجمان ساکسونی که به بریتانیا حمله کردند، جنگید. موردرِد، یکی دیگر از شخصیت‌های شناخته شده در افسانه‌های مربوط به شاه آرتور بود. عموما تصور می‌شود که او پسر نامشروع آرتور است. پس از ضربه مهلک موردرد، آرتور به آوالون برده شد و در آنجا درگذشت.

افسانه شاه آرتور

 

آوالون جزیره‌ای پر رمزوراز بود که گفته می‌شود اکنون گلستونبری در آنجا قرار دارد. این افسانه که از نظر بسیاری از افراد، یکی از محبوب‌ترین داستان ها و افسانه های قدیمی است، احتمالا ریشه در واقعیت دارد. راهبان کلیسای گلستونبری ادعا کردند که استخوان‌های آرتور و گویینویر را در قرن دوازدهم پیدا کرده‌اند.

در قرن دوازدهم بود که شاه آرتور به شکلی که امروزه او را می‌شناسیم در کتاب تاریخچه پادشاهان بریتانیا اثر جفری مونماوت مطرح گردید. ملکه گویینویر، لرد لنسلوت و جادوگر مرلین به عنوان چهره‌های کلیدی افسانه شاه آرتور، در این روایت و روایت‌های بعدی داستان ظاهر شدند.

 


 

مقاله پیشنهادی برای مطالعه:

افسانه شکارچی رویا | Dreamcatcher

 


 

افسانه چشمه جوانی

چشمه جوانی حاوی آبی با قدرت‌های استثنایی است. کسانی که از آن می‌نوشند، جوانی ابدی نصیبشان می‌شود. طبق برخی افسانه‌ها، این چشمه در اسپانیا است.

داستان چشمه جوانی از سرزمین‌های عربی خاورمیانه سرچشمه گرفته و در طول قرن‌ها در افسانه‌ها و ادبیات فرهنگ‌های مختلف تجدید شده است.

افسانه های کوکاکولا

افسانه‌های کوکاکولا به قدری زیادند که دسته‌بندی خاص خود را دارند. مجموعه‌ این افسانه‌ها با عنوان «Colklore» شناخته شده‌اند. محبوب‌ترین آن‌ها می‌گوید اگر یک دندان را به مدت یک شب در یک فنجان کوکاکولا بگذارید، تا صبح دندان کاملا از بین می‌رود. مانند بسیاری از دیگر افسانه‌های مربوط به این نوشیدنی محبوب، این روایت کاملا نادرست است.

زنان سلحشور در داستان ها و افسانه های قدیمی

طبق اساطیر یونانی، آمازون‌ها قبیله‌ای از جنگجویان زن بودند. اعتقاد بر این بود که آمازون‌ها در کشور تمیسکیرا نزدیک دریای سیاه زندگی می‌کردند. این منطقه اکنون ترکیه، شرق اروپا است. فیلم سینمایی Wonder Woman ساخته شده بر اساس همین افسانه می باشد.

 

زنان امازون

 

افسانه مری خونی

مری خونی (Bloody Mary) یکی از محبوب‌ترین ارواح در دنیا است. اما واقعا او چه کسی بود؟ هیچ‌کس در واقع نمی‌داند. صدها افسانه در مورد این شخصیت معروف افسانه‌ای وجود دارد. برخی داستان ها و افسانه های قدیمی می‌گویند او بیوه‌ای بوده که فرزندانش را کشته است و برخی می‌گویند او کودک خردسالی بوده که به قتل رسیده و در اطراف قبرش سرگردان است. داستان‌های دیگر می‌گویند که او روح مری ورث است؛ زنی که گفته می‌شود یک جادوگر بوده که در آتش سوزانده شده است.

یک افسانه در مورد مری خونی می‌گوید که اگر شخصی بعد از نیمه شب سه بار جلوی آینه بگوید «مری خونی»، روح مری ظاهر می‌شود و او را می‌کشد.

برخی از افسانه‌ها نیز او را به عنوان یک روح خوب به تصویر می‌کشند، اما او اغلب به عنوان یک روح شیطانی دیده می‌شود.

آیین مری خونی

مهمترین جنبه افسانه مری خونی داستان خود مری نیست بلکه مراسم احضار اوست. پژوهشگران فرهنگ عامه از دهه ۱۹۸۰ در مورد آیین‌های مری خونی در فرهنگ آمریکایی نوشته‌اند و از آن‌ها به عنوان رویدادهایی شبیه به جلسات احضار روح یاد کرده‌اند که معمولا شامل شمع، آینه و زمزمه وردهایی برای احضار مری خونی هستند. این موضوع که این افسانه از خرافه سرچشمه می‌گیرد یا برعکس، مشخص نیست.

جنگ بین تایتان ها و المپیک ها

«تایتانوماکی» مجموعه‌ای از جنگ‌ها در اساطیر یونانی است. این جنگ‌ها در «تسالی» اتفاق افتادند و جنگ تایتان‌ها، نبرد تایتان‌ها، نبرد خدایان یا فقط جنگ تایتان نامیده شدند. این جنگ‌ها بین تایتان‌ها، خدایان قدیمی‌تر و المپیکی‌ها که نسل جدیدتری از خدایان بودند، صورت گرفتند. تایتان‌ها بر کوه «اُتریس» و المپیکی‌ها بر کوه «اُلمپوس» حکومت می‌کردند. تایتان‌ها و المپیکی‌ها بر سر تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه کسی بر جهان حکومت کند، مبارزه کردند. در نهایت، المپیکی‌ها که توسط «زئوس» رهبری می‌شدند برنده شدند.

در دوران یونان کلاسیک، اشعار زیادی در مورد داستان ها و افسانه های قدیمی به ویژه جنگ بین خدایان وجود داشت اما فقط یک شعر باقی مانده است. این شعر «تئوگونی» نامیده شده و گفته می‌شود که توسط «هزیود» نوشته شده است. تایتان‌ها و المپیکی‌ها در بسیاری از اشعار دیگر نیز، به ویژه اشعار «اورفئوس» ذکر شده‌اند.

 

جنگ خدایان از عجیب ترین داستان ها و افسانه های قدیمی

 

جنگ خدایان از عجیب ترین داستان ها و افسانه های قدیمی

هنگامی که زئوس بزرگ شد، به کوه پدرش رفت و به عنوان یک ساقی به او خدمت کرد. پدرش نمی‌دانست که زئوس پسر اوست. یک الهه تایتان به نام «متیس» به زئوس کمک کرد تا پدرش را فریب دهد به اینکه معجونی از گیاه خردل را در شراب خود بنوشد. این کار باعث شد حال «کرونوس» به هم خورده و همه فرزندانش را که خورده بود یکی یکی بالا بیاورد. هنگامی که کرونوس تمام خواهران و برادران زئوس را دفع کرد، زئوس از آن‌ها خواست تا علیه پدرشان کرونوس، شورش کنند.

این ماجرا همان چیزی است که تایتانوماکی یا جنگ تایتان را آغاز کرد. زئوس و برادران و خواهرانش علیه پدرشان کرونوس شورش کردند. زئوس «سیکلوپ‌ها» و «هکاتونکایرها» را از زندان زیرزمینی‌شان آزاد کرد و آن‌ها را نیز متقاعد ساخت که به شورش علیه کرونوس بپیوندند. فراموش نکنید، کرونوس کسی بود که خواهران و برادرانش را درون خود ریخته بود، بنابراین آن‌ها موافقت کردند که به زئوس بپیوندند. هکاتونکایرها از تخته سنگ‌ها به عنوان سلاح استفاده کردند و سیکلوپ‌ها صاعقه‌های زئوس را ساختند. آن‌ها با هم نیزه سه سر «پوزئیدون» و کلاه‌خود تاریکی «هادس» را نیز ساختند.

تنها تایتان‌هایی (نسل قدیمی) که در حمایت از زئوس جنگیدند «تمیس» و «پرومتئوس» بودند. طبق داستان ها و افسانه های قدیمی این جنگ ۱۰ سال به طول انجامید. «اطلس» رهبر بزرگی بود که طرفدار تایتان‌ها و کرونوس بود. پس از پایان جنگ، زئوس تمام تایتان‌ها را زندانی کرد؛ به جز تمیس و پرومتئوس که به نفع او جنگیدند. این تایتان‌ها به همان شکلی که قبلا کرونوس، هکاتونکایرها و سیکلوپ‌ها زندانی بودند، در زمین زندانی شدند. هکاتونکایرها از تایتان‌ها در زندان خود محافظت می‌کردند. از آنجا که اطلس جنگجوی مهمی برای مخالفان بود، زئوس به او مجازات ویژه‌ای داد. این مجازات، نگه داشتن جهان بود.

 


 

مقاله پیشنهادی برای مطالعه:

۵ روش علمی اثبات شده برای وقوع آخرالزمان زامبی

 


 

تقسیم جهان

پس از جنگ تایتان‌ها، زئوس و برادرانش هادس و پوزئیدون تصمیم گرفتند جهان را به سه قسمت تقسیم کنند. آن‌ها (با استفاده از تعدادی نی) قرعه‌کشی کردند تا بفهمند چه کسی بر کدام قسمت حکومت کند. زئوس بلندترین نی را بیرون کشید، بنابراین به او لقب پادشاه آسمان داده شد. این موضوع همچنین به این معنی بود که او رهبر موجودات فانی و همه خدایان نیز بود. پوزئیدون نی متوسط را به دست آورد، بنابراین او پادشاه دریا شد. هادس کوتاه‌ترین نی را بیرون کشید، بنابراین او فرمانروای دنیای زیرین شد. دنیای زیرین به عنوان قلمرو مردگان نیز شناخته می‌شود.

خلق انسان ها و حیوانات

 

خلق انسان ها و حیوانات

هنگامی که زئوس بر زمین سلطنت می‌کرد، تصمیم گرفت از پرومتئوس و تمیس بخواهد که انسان‌ها و حیوانات را خلق کنند تا آن‌ها به‌عنوان نسل جدیدی از موجودات فانی زمین را پر کنند. تمیس حیوانات را خلق کرد و پرومتئوس وظیفه خلق انسان را به عهده گرفت. تمیس کار خود را بسیار جدی گرفت و قبل از اینکه پرومتئوس حتی تصمیم بگیرد چه هدایایی به بشر بدهد تمام حیوانات را کامل کرد. زمانی که پرومتئوس آماده بود تا به بشر هدایایی بدهد، تمیس قبلا همه آن‌ها را روی حیوانات استفاده کرده بود!

بر اساس داستان ها و افسانه های قدیمی، پرومتئوس چنان عصبانی بود که آتش خدایی را از زئوس ربود و آن را به انسان داد. زئوس آن‌قدر عصبانی بود که پرومتئوس را برای همیشه به کوهی زنجیر کرد. زئوس هنوز بسیار عصبانی بود تاحدی‌که می‌خواست بشر را مجازات کند. او این کار را با خلق یک زن زیبا به نام «پاندورا» انجام داد. به پاندورا جعبه‌ای داده شد که در آن اندکی از قدرت‌های هر یک از خدایان وجود داشت. پاندورا سپس ازدواج کرد و زندگی بسیار شادی داشت تا اینکه یک روز بسیار کنجکاو شد. پاندورا و شوهرش تصمیم گرفتند جعبه را باز کنند.

وقتی آن‌ها این جعبه را باز کردند، تمام بدی‌های دنیا بیرون ریختند. طبق اساطیر یونانی، اینجاست که ما غرور، حسادت، طمع، درد، رنج و هر چیز بدی را به دست می‌آوریم. پاندورا و شوهرش قبل از فرار همه شرها موفق شدند جعبه را ببندند. آن‌ها فقط یک بار دیگر آن را باز کردند زیرا جعبه زمزمه می‌کرد که در داخل آن امید است و می‌خواستند آن را بیرون بگذارند. آن‌ها در آن زمان جعبه را باز کردند و امید برای همه بشریت آزاد شد.

نتیجه گیری

در این مطلب تعدادی از ماندگارترین افسانه‌های قدیمی که در فرهنگ مردمان گوناگون سراسر جهان وجود داشته‌اند بازگو نمودیم. همانطور که گفته شد، بعضی از این داستان‌ها ریشه در واقعیت دارند و البته بعضی دیگر فقط یک افسانه هستند.

فیسبوک
لینکدین
واتساپ
تلگرام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای ثبت دیدگاه وارد اکانت خود شوید...

برای ثبت دیدگاه وارد اکانت خود شوید...

اتاق فرارهای پیشنهادی