جیران دختری زیبارو بود که از بچگی مادرشو از دست داده بود و از بچگی پیش مادربزرگ پیرش زندگی میکرد. بعد از چند سال که گوهر خانوم موفق به پیدا کردن مشتری برای فروش خانهاش شد یک روز که از صبح تا دیروقت به دنبال پیدا کردن خانه جدید بود به خانه برگشت اما متوجه شد که جیران هنوز از مدرسه برنگشته. سراسیمه به خانه برگشت و خانه را به دنبال جیران زیر و رو کرد اما با دیدن صحنهای مات و مبهوت ماند. باز هم اثرات کارهای جوانی او کار دستش داد و باز هم برای فروش خانه قربانی داد. درست مثل شوهرش.