سلام دوستان، منم آرمان. آخرین پیامی که فرهاد به من داد این بود:
سلام آرمان، یادته بهت گفته بودم یه خونه دانشجویی حوالی بلوار انقلاب گوهردشت اجاره کردم؟
اما همسایه پایینیمون یه پیرمرده که با مادر پیرتر از خودش زندگی میکنه و یهکم عجیب غریبن!
همیشه آرومن بهجز وقتهایی که ماه کامل میشه و صداهای خیلی عجیبی از خونشون میاد!
ماه پیش که صداها رو شنیدم رفتم پایین ببینم چه خبره و این صداها از کجا میاد؟ در خونه پیرمرد باز بود، رفتم تو تا سر از کارشون در بیارم اما خونهشون شبیه خونه ارواح بود؛ تورج منو دید و دنبالم کرد، شبیه یه هیولا شده بود تا بالا دنبالم کرد اومدم تو خونه و در رو بستم. اینبار که ماه کامل بشه خیلی میترسم تنها باشم….
بعد از این پیام دیگه نتونستم از فرهاد خبری بگیرم، حتی به پلیس هم زنگ زدم و پلیس کل خونهرو زیر و رو کرد و چیزی پیدا نکرد.
اما من حس میکنم که هنوز تو همون خونه است. امشب میرم اونجا تا پیداش کنم، شما هم باهام بیاید تا مراقبم باشید!
معرفی و بررسی اتاق فرار لوناتیک بهزودی اضافه خواهد شد.