از امروز دیگه نقاشی نمیکشم.حوصله ندارم،هیچ کس حتی نگاهشون هم نمیکنه.خسته شدم از بس اون و میبینم.
بخاطر اینکه نه میشنوم نه حرف میزنم همه ازم میترسن.
آقام کُهزاد آهنگر هر روز به دنبال اون میگرده.
الان ۱۰ ساله.
فقط من و ننه آمنه میبینیمش.
من میدونم اون قبر مال کیه…
سپیدشت-لرستان
بزودی …