نمیبینند ولی میشنوند
این اول ماجراست
یکی باید از خودشون باشه ، اینجوری کمتر شک میکنن.
———————————
نمیبینند ولی میشنوند…! صدای پا از همین نزدیکیاست
+ چهطور انقدر مطمئنی
– نمیدونم ولی باید برگرده، همشون باید برگردن .
+ ولی هربار یکی باید بره…
– راه دیگهای نیست
—————————————
نمیبینند ولی میشنوند…! هر چیزی جز صدای پا !
( زیر لب با خودش حرف میزند )
– نمیدونم چرا اینجاییم…
بزودی …