در یه دهکده کوچیک در شوروی هرساله در روز یازدهم جولای یکی از اهالی دهکده به دلایل نامعلومی ناپدید میشه.
در سال ۱۹۶۸ در یه مراسم خاکسپاری که همه اهالی بودن سقف کلیسا فرو میریزه و کشیش ناپدید میشه.
حالا همه مطمئنن شدن که کلیسا نفرین شدست.
شما و دوستاتون به اونجا میرین تا در کلیسا رو برای همیشه ببندین. اما وقتی به اونجا میرسین از داخل کلیسا یه صدایی درخواست کمک میکنه.
شما و دوستاتون به سرعت وارد کلیسا میشین ولی ناگهان در کلیسا پشت سرتون بسته میشه.
حالا شما توی این کلیسای نفرین شده گیر افتادین و باید فرار کنین.
بزودی ..