بعد از کشته شدن سمیره خواهر صالح، نمیدونم کدوم از خدا بی خبری بهش گفت از ما بهترون میتونن کاری کنن سمیره برگرده! فقط باید چله نشست! حاج عزیز بهم گفت توی عالم ماورا دست داره و شاگرد ماهر زیاد داره. کلید انباری پشت رو آویز کردم به درخت بزرگه. یه جفت بیسیم هم مال صالحه همونجا لای درختا قایمش کردم. میدونم از پسش بر میاین.