چرا ترسیدن حداقل برای برخی از افراد میتواند سرگرم کننده باشد. اگر چیزهای ترسناک باعث سرگرمی ما میشود، بدن و ذهن ما هر دو دلیل این امر هستند. در این قسمت با اسکیپ مگ همراه باشید تا علت علاقه بعضی از افراد به چیزهای ترسناک را بیان کنیم.
مارجی کر، دکترای جامعهشناسی، و نویسنده در باره اینکه چرا دوست داریم بترسیم میگوید:
«وقتی میترسیم بدن ما مواد شیمیایی مختلفی آزاد میکند که میتوانند در شرایط مناسب احساس خوبی را برای ما بهمراه داشته باشند. زمانی که میترسیم احساسات مثبت توسط انتقال دهندههای عصبی و هورمونهای مختلفی ایجاد میشود و همه اینها توسط سیستم عصبی بدن تحریک میشوند. بدن ما یک ماشین تصفیه شده و روغن کاری شده است که در زمان نیاز برای جنگ یا فرار آماده میشود. بنابراین اگر در شرایطی مانند اتاق فرارهای ترسناک، تماشای فیلم ترسناک یا شرایط مشابه قرار بگیریم، حالتی شبیه حالت خنده و هیجان زدگی بوجود میآید. اینها مانند امضاهای شیمیایی شبیه به هم ولی با زمینههای متفاوت است.»
تحقیقات نشان میدهد که بین افراد مختلف، میزان فعالیت یا موثر بودن این پاسخ عصبی، متفاوت است. این تفاوتها مربوط به انگیزش هیجانی یا حساسیت بدن به استرس است. نحوه عملکرد انتقال دهندههای عصبی در مغز به مقدار دوپامین آزاد شده نیز وابسته است.
مرکز روانپزشکی در مرکز پزشکی وکسنر دانشگاه ایالتی اوهایو طی تحقیقاتی نشان داده است که ساختار لوب فرونتال مغز (سندرم لوب فرونتال، اختلال دائم شخصیتی با نمای بالینی خاص است که ناشی از آسیب لوبهای فرونتال است. در این سندرم ناپایداری خلقی، حملات تکراری خشونت، قضاوت اجتماعی مختل، آپاتی، بیتفاوتی، یا شک و افکار پارانوئیدی دیده میشود) نیز یک عامل موثر در این رابطه است.
اگر علاقه مند به تفریحات ترسناک هستید، اتاق فرار ترسناک را از دست ندهید!
لوب فرونتال قسمت تفکر مغز است. این بخشی از مغز ما است که میتواند واکنشهای ما را تعدیل کند و به ما بگوید که اکنون خوب هستیم یا نه. بنابراین اگر در موقعیتی مانند یک خانه خالی از سکنه قرار دارید و چیزی به سمت شما پرت میشود یا صدای ترسناکی میشنوید، بدن شما به حالت جنگ یا فرار در میآید، اما لوب فرونتال هنوز میداند که شما ایمن هستید و شما را آرام میکند و به شما اجازه میدهد که شرایط لذت بخشتری را تجربه کنید. این حالت مثل این است که مغز شما در معرض خطر قرار دارد، اما میداند که در واقع در معرض خطر نیست.
این را در نظر بگیرید که در جنگلهای تاریکی هستید و چیزی به سمت شما پرت میشود، مغز شما هیچ تصوری ندارد که آیا این شوخی لوس یک دوست است یا یک خرس قصد حمله به شما را دارد.
از آنجا که انسان دوست دارد زنده بماند، دیگر فرصتی برای لوب پیشانی شما وجود ندارد که فکر کند. بنابراین در شرایطی که نمیدانید در امان هستید یا نه، احتمالاً میدوید و جیغ میکشید.
همه با شخصیت و خلق و خوی متفاوتی متولد میشوند و این در دیدگاه آنها نسبت به ترس نقش دارد. یک جنبه مزاجی هم وجود دارد که ما آن را جستجوی احساسات مینامیم، خواه کسی باشد که میخواهد به چالش کشیده شود یا از هیجان لذت میبرد و این نوع تجربیات را هیجانانگیز میداند. یا در طرف دیگر افرادی که نسبت به این تجربهها بیزار هستند و ممکن است حساستر و خجالتیتر باشند و ترس بیشتری داشته باشند. گرچه ممکن است زندگی را با خلق و خوی خاصی آغاز کنیم، اما تجربیات زندگی میتوانند خلق و خوی ما را تغییر دهند.
اگر شما فردی هستید که ضربه روحی را تجربه کردهاید، این فکر شما را تغییر میدهد. شاید شما از نظر روحی و روانی عصبی نبودهاید اما به دلیل تجربههای زندگی اضطراب آورتر، عصبیتر و حساستر شدهاید، بنابراین تجربههای هیجانانگیز یا ترسناک برای شما چندان جالب نخواهد بود.
حالا ویژگیهای شخصیتی عاشقان ترس چیست؟ در این مورد تحقیقات به موارد زیر اشاره دارد:
- وظیفهشناسی
- پذیرش بیشتر نسبت به تجربههای جدید
- برون گرایی
- سازگاری
هنگامی که افراد به دنبال هیجان میگردند، اغلب به شخصی فکر میکنند که یک تکانه یا محرک برای آنها باشد، اما انسانها میتوانند بدون همراهی هیجانانگیز نیز به دنبال هیجان و ماجراجویی باشند. همچنین کسانی که نسبت به احساسات دیگران همدل و حساس هستند ممکن است از هیجان لذت بیشتری ببرند.
احساسات مسری است و نحوه درک احساسات دیگران با بازآفرینی احساسات آنها است. کسی که بسیار همدل است ممکن است بیشتر از تجربه احساس ترس لذت ببرد. ترس همچنین ممکن است راهی برای برقراری ارتباط با دیگران باشد و این شاید یکی از دلایل این باشد که چرا دوست داریم بترسیم.
وقتی ما کارهای ترسناکی با افراد دیگر مثل رفتن به خانهای متروکه یا اسکیپ روم ترسناک انجام میدهیم، پیوند واقعی و احساس ارتباط بیشتری وجود دارد.
مطالعاتی وجود دارد که نشان میدهد که در شرایط استرسزا وقتی همراه با افرادی که با آنها همذات پنداری داریم میترسیم، به هم نزدیکتر میشویم و از طرف دیگر، نسبت به طرف دیگر احساسات منفی بیشتری پیدا میکنیم.
بنابراین، آیا باید از جویندگان ترس نیز ترس داشت؟ پاسخ این است که: «نه»
مردم فکر میکنند که اگر شما واقعاً به کارهای ترسناک مشغول هستید یا به استقبال آن میروید، این با آسیبشناسی شما همخوانی دارد و درواقع طبق تحقیقات اینطور نیست. اطلاعات جمع آوری شده نشان میدهد که بسیاری از مردم از وحشت لذت میبرند و به این معنی نیست که مشکل یا ناهنجاری شخصیتی دارند. فقط پسندیدن مطالب نشانه این نیست که مشکلی وجود دارد، مثل اینکه بعضیها موسیقی کانتری دوست دارند و بعضی راک. این فقط یک سلیقه است.
بنابراین اگر به تفریحات یا فعالیتهایی علاقهمند هستید که با ترس همراه است و از همین حس ترس لذت میبرید، فقط مواظب خود باشید و ایمنی آن را بسنجید و سپس به سمت آن بشتابید. ما در این مقاله علت این مورد که چرا دوست داریم بترسیم را بررسی کردیم. اگر شما هم علاقهمند به کارهای ترسناک هستید علت اون و از طریق کامنت با دیگران درمیان بگذارید.