جک در سال ۱۹۹۷ شروع به ساخت خونهای که کنار یک قبرستان قدیمی قرار گرفته بود میکنه و تصمیمی میگیره در اونجا زندگی کنه…
اما طولی نمیکشه که کابوسهایی به سراغش میان و با تاریک شدن هوا تمام اتفاقات آن خانه غیرطبیعی میشه.
جک متوجه صداهای عجیب و جابجا شدن وسیلهها میشه تا اینکه یکی از همون شبها دختر جک به طور وحشتناکی کشته میشه و پس از آن شب هیچکس اونو ندیده و به طور مشکوکی ناپدید شده.
بزودی ..